امشب هوای ابری دل بی ستاره نیست
امواج پای کشتی غم بی کناره نیست
امشب رسیده ام به همان شاهراه عشق
راهی که درد ، مقدم پایان ، دوباره نیست
راهی که سایه های نسیمش کنارم است
راهی که خاکش از غم ِ خشکیده ، پاره نیست
امشب چقدر گوی شب از روشنی پر است
گویی که کس به گردش آن در نظاره نیست
باید دوید و هر چه به سرعت تمام کرد
حتی نسیم و ابر هم اینجا سواره نیست
وقتی که عشق یکسره خوبیست ، شک چرا ؟
در کار عشق حاجت هیچ استخاره نیست
تا شب شب است ، اسب غزل را بتاز چون -
- ساعات شب سوار غزل در شماره نیست 25 مرداد 1390
تاريخ : چهارشنبه ۹ شهریور ۱۳۹۰ | 17:27 | نویسنده : علی عابدی |